|
جغرافياي عشق
مي توان آيينه بود و صدق را تفهيم كرد مي توان خود را به يك لبخند هم تسليم كرد مي توان بر روي دشت بي كران قلب تو جغرافياي عشق را ترسيم كرد نقشه ي
مي توان با يك سبد گل هاي لبخند سفيد
غم يا درد را تحريم كرد ائتلاف زرد كي توان در زير سقفي از تفاهم، دوستي را با دلم تقسيم كرد سهم اندوه دلت مي توان از اشك من طعم محبت را چشيد سنگ هم تفهيم كرد عشق را در ذهن سخت مي توان در امتداد جاده ي سبز وفا تقديم كرد در مسير دل تمام خويش را |
كي توان در زير سقفي از تفاهم، دوستي
سهم اندوه دلم را با دلت تقسيم كرد
گرشبی در خلوت دل بیریا با صد امبد
سقف غم را بشکنی زخمی توان ترمیم کرد
با اجازه شما
م ع گ
Inga kommentarer:
Skicka en kommentar